... امروز: جمعه - 07 دی - 1403
اجتماعی 30 آذر 1402 - 1 سال پیش زمان تقریبی مطالعه: 0 دقیقه
کپی شد!
0

شب یلدا در سیستان

در سیستان شب چله به جای واژه یلدا با همان مفاهیم فراگیر در میان مردم به كار می ‎رود.

سیستانی ها اعتقاد دارند که دو چله وجود دارد؛ چله کوچک که اصطلاح قدیمی آن «چله خرد» و چله بزرگ که به «چله کلو» معروف است. چله کوچک و بزرگ از اول دی ماه آغاز و تا ۱۰بهمن ماه ادامه دارد.

شب چله به گاه شماری مردم سیستان ارتباط دارد زیرا مردم این منطقه با یك تقویم و گاه شماری خیلی قوی ویژه خود شب چله را مشخص می‌كردند.

ابوریحان بیرونی این گاه شماری قدیمی سیستان را در کتاب ماللهند خود به نقل از ابوسعید آورده است.

وی بیان کرده که:در تاریخ کهن سیستان ماه‌های قدیمی ویژه خود مردم منطقه وجود داشت که شروع آن از چله بود که به آن کریست می‌گفتند.

در سیستان نام ‎های محلی دیگری برای ماه‎های قمری وجود داشته كه هنوز هم در میان سپید مویان منطقه كاربرد دارد. این تقویم به روشنی نشان می ‎دهد كه در این دیار سنت‎های كهن گاه شماری و تقویم وجود داشته است.

پاسداشت شب چله و آگاهی از زمان دقیق آن و درك انقلاب زمستانه ریشه در دانش مردمان این سرزمین دارد كه با اصول اقتصاد دامپروری و كشاورزی پیوند داشته است.

در شب یلدا، اعضای فامیل با رفتن به خانه سپید مویان و سالخوردگان این شب را در حلقه خانواده و بزرگان به صبح می‌رساندند. دور كرسی چوبی یا بخاری هیزمی جمع می‌شدند و به قصه های بزرگترها و شاهنامه خوانی ها گوش فرا می‌دادند. اگر این شب با مراسم مذهبی همزمان بود معمولا به دعا و نیایش پرداخته و برنامه هایی در شان بزرگان دین برگزار می‌كردند.

در شب یلدا در منطقه سیستان رسم بر این است که صاحب‌خانه، دیوان حافظ را به بزرگتر فامیل که سواد دارد، می‌دهد. سپس هر یک از میهمانان نیت کرده و بزرگ مجلس، این جمله را می‌گوید و تفألی به گنجینه حافظ می‌زند: «ای حافظِ شیرازی/ تو محرم هر رازی/ بر ما نظر اندازی/ قسم به قرآن مجیدی که در سینه داری…»

این شب نشینی ها بهانه ایی برای دور هم  جمع  شدن و شعر خوانی بود. رستم و سهراب هم بر سر سفره آمده و نقش آفرینی می‌کردند. پدران خوش صدای منازل آنچه را فردوسی گفته بود تحت عنوان (شاه نُومَه خوانی)  برای اهل منزل بازگو کرده و می‌خواندند.

در گذشته خوردنی های شب چله تولید خود مردم روستاها بود. روستائیان و کشاورزان در این شب دور آتش جمع می‌شدند. بیشتر محصولات مزارع خودشان مانند سیب زمینی، نخود، باقلا و لوبیا سبز که در بلوچستان به آن کرو می‌گویند را با برنج مصرف می‌کردند و چای آتشی می نوشیدند. قلیفی، کماچ، تَجگی، طیفی، خرما لندو بر سر سفره خودنمایی می‌کرد. مردم این دیار از هندوانه‌هایی که از لابه لای کاه‌های که تابستان را به زمستان پیوند می‌داد (هندوانه را در آخر فصل تابستان در میان انبار کاه قرار می‌دادند تا برای شب چله سالم بماند) استفاده می‌کردند. با گذشت زمان تغییراتی در نوع این خوراکی‌ها رخ داد

نویسنده
ofoghesi_stan
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی فحش و افترا به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • موارد درگیری با کاربران در پاسخ به نظرات دیگر کاربران پذیرفته نمی‌شود.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *